قسمت 3


راه در پیش رو

هر کی میخواد بدونه از الان به بعد چه اتفاقاتی میفته بخونه.

از غرب مردی بود که در گمراهی بود اما بسیار اندیشمند.درونی روشن داشت و از گناه دوری میکرد.زاده ی اروپا بود.هنوز راه خویش را پیدا نکرده بود.اسلحه ای کشف کرد که خطرناک شد.خود پشیمان شد و به هر در چنگ انداخت که از آن استفاده نشود.برای مدتی خطر را دور کرد.ولی در روزی نحس شهری از زمین پاک شد و درون آن مرد آسیب بزرگی دید.کاملا ویران شدند.هم درون مرد و هم شهر.

مرد از همه چیز برگشت.حتی از دینش.به دنبال کسی گشت که راه درست را به او نشان دهد.و در آخر هم یافت.به کمک راهنما به راه درست آورده شد.زندگی را زیبا دید.حرف های صحیح خوش را در دینش دید و به تحقیق پرداخت.مرد بزرگی بود و به خاطر برگشتن از دین قبلی اش قصد جانش کردند.متوصل شد.نجات یافت.به شکرانه کتابی نوشت که تمام کسانی که آنرا بخوانند به دین حق بگرایند.از خودش.

به همین خاطر اورا کشتند و در نهایت کتابش را دزدیدن و نا معلومش کردند تا زمانی نزدیک که دوباره پیدا خواهد شد.راز های نهانش پیدا خواهد شد.درون کتاب چیز های خطر ناکی است که اگر به دست تبهکاران افتد، دیگر به زندان محصور نشوند.

کتاب پیدا خواهد شد و حقانیت دین حق ثابت خواهد شد.رولوشنی در راه است.همه به حق میگرایند به جز آنها که چیزی خوردند که سهم دیگری بوده یا نباید میخوردند.چشمان آنها کور شده و گوش هایشان کر.مزه ی حقیقت را حس نخواهند کرد.بویی از حق نخواهند برد. مگر آنکه از ته دل توبه کنند یا پشیمان شوند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 17:52 توسط VolD| |


Power By: LoxBlog.Com